دریافت کد صفحه ورودی
اردیبهشت 91 - ♀ خـَط خـَطــے هــ ـآے مــَـن... ♀

سفارش تبلیغ
صبا ویژن


♀ خـَط خـَطــے هــ ـآے مــَـن... ♀
مستند...

[نوشته ی رمز دار]   


[ چهارشنبه 91/2/27 ][ 8:50 عصر توسط Maryam ] نظرات ()

...

سلامچشمک

با وجود تصمیم کبری افتخار دادم و اومدم آپی کنممؤدب

هنوز امتحانامون شروع نشده

ایشالا از شنبه دیگه میخوام خر رو بکشمتبسم

اینم از پست جدید:

مزاحم تلفنی مختلف


[ چهارشنبه 91/2/27 ][ 8:48 عصر توسط Maryam ] نظرات ()

متحول شدم...

سلام سلام سلاممؤدب

خوبید؟خوشید؟سلامتید؟

فکر کنم یه چیزیم شده. نه؟!یعنی چی؟

نمی دونم شاید ضربه ای چیزی به سرم خوردهگیج شدم

ولی من تصمیم خودم و گرفتم یه تصمیم کبریقاط زدم

می خوام دیگه درس بخونم، با این وضع به هیچ جایی نمیرسم و نمیتونم دیگه ادامه بدموااااای

آخر ساله نکته بین

مگه چند روزه باید فکر کرد

تحمل میکنم دیگه

از اون جایی که پست گذاشتن و جلوگیری از فسیل شدن وب خیلی وقتمو میگیره و نمی زاره درس بخونمنکته بین

تا بعد امتحانا نمی تونم پست بزارمگریه‌آور

ولی شما نظر بزارید چون میام نظر ها رو میخونم و تقاضای دوستی و تبادل لینک و تایید میکنم و...پوزخند

تازه دیگه نمیتونم به میلم سر بزنم و بچتمگریه‌آور (میگم یه چیزی شده!!!گیج شدم)

تا بعد امتحانا و پستی دیگر بابایخدانگهدار

 


[ دوشنبه 91/2/25 ][ 12:33 صبح توسط Maryam ] نظرات ()

قطار زندگی...

داستان

ژنرال و ستوان جوان زیر دستش سوار قطار شدند.

تنها صندلی های خالی در کوپه، روبروی خانمی جوان و زیبا و مادربزرگش بود.

ژنرال و ستوان روبروی آن خانمها نشستند.

قطار راه افتاد و وارد تونلی شد.

حدود ده ثانیه تاریکی محض بود.

در آن لحظات سکوت، کسانی که در کوپه بودند 2 چیز شنیدند: صدای بوسه و سیلی هریک از افرادی که در کوپه بودند از اتفاقی که افتاده بود تعبیر خودش را داشت

خانم جوان در دل گفت : از اینکه ستوان مرا بوسید خوشحال شدم اما از اینکه مادربزرگم او را کتک زد خیلی خجالت کشیدم.

مادربزرگ به خود گفت : از اینکه آن جوانک نوه ام را بوسید کفرم درامد اما افتخار میکنم که نوه ام جرات تلافی کردن داشت.

ژنرال آنجا نشسته بود و فکر کرد ستوان جسارت زیادی نشان داد که آن دختر را بوسید اما چرا اشتباهی من سیلی خوردم.

ستوان تنها کسی بود که میدانست واقعا چه اتفاقی افتاده است.
در آن لحظات تاریکی او فرصت را غنیمت شمرده که دختر زیبا را ببوسد و به زنرال سیلی بزند.

زندگی کوپه قطاری است و ما انسانها مسافران آن.

هرکدام از ما آنچه را می بینم و می شنویم بر اساس پیش فرضها و حدسیات و معتقدات خود ارزیابی و معنی می کنیم.

غافل از اینکه ممکن است برداشت ما از واقعیت منطبق بر آن نباشد.

ما میگوییم حقیقت را دوست داریم اما اغلب چیزهایی را که دوست داریم، حقیقت می نامیم. 


[ یکشنبه 91/2/24 ][ 4:26 عصر توسط Maryam ] نظرات ()

دوران زندگی پسر ها به چه شکلی میگذره

just for fun (هیچ قصد دیگه ای نیست...)   


[ یکشنبه 91/2/24 ][ 4:20 عصر توسط Maryam ] نظرات ()

love...

 

داستان




[ شنبه 91/2/23 ][ 1:10 صبح توسط Maryam ] نظرات ()

مراحل مختلف دانشجویی در ایران


ترم اول (ترم جو گیریدگی):

الو سلام مامانی. منم هوشنگ.
وای مامانی نمی دونی چقدر اینجا خوبه. دانشگاه فضای خیلی نازیه. وای خدا خوابگاه رو بگو.
وقتی فکر می کنم امشب روی تختی می خوابم که قبل از من یه عالمه از نخبه ها و دانشمندای این مملکت توش خوابیدن - و جرقه اکتشافات علمی از همین مکان به سرشون زده – تنم مور مور میشه...
راستی اینجا تو خوابگاه یه بوی مخصوصی میاد که شبیه بوی خونه اصغر شیره ای همسایه بغلیمونه.
دانشجوهای سال های بالاتر میگن این بوی علم و دانشس!
لامسب اینقدر بوی علم و دانش توی فضا شدیده که آدم مدهوش میشه!!!
پریشب یکی از بچه ها به خاطر Over Dose از دانش رفت بخش مسمویت بیمارستان!




ترم دوم (ترم عاشق شدگی):


آه ای منا. ای عشق من. همه زندگی من.
می خواهم درختی شوم و بر بالای سرت سایه بیفکنم تا بر شاخسار من نغمه سرایی کنی.
می خواهمت با تمام وجود عزیزم.
همه پول و سرمایه من متعلق به توست.
بدون تو این دنیا رو نمی خوام. کی میشه این درس من تموم شه تا بیام بات ازدواج کنم...
امروز یک ساعت پشت پنجره کلاستون بودم و داشتم رخ زیبایت را که همچون پروانه ای در کلاس می درخشیدی تماشا می کردم...



ترم سوم (ترم افسردگی):

الو مامان سلام.
منا منو ول کرد و گذاشت رفت!
مامان جون افسرده شدم اولین عشقم بود دارم میمیرم از غصه.
ای خدا بیا منو بکش راحتم کن.
مامان من این زندگی رو نمی خوام.....


ترم چهارم (ترم زرنگ شدگی):

الو سلام مهشید جون خوبی عزیزم؟
منم پژمان! کجایی نفس؟ نیستی؟
دلم تنگ شده واست. گنجشک کوچولوی من. بیا ببینمت قربونت برم...
مهشید جون من پشت خطی دارم. مامانمه. بعداً بت زنگ میزنم.......
الو به به سلام چطوری ندا جون؟
آره بابا داشتم با مامانم صحبت می کردم...
پیرزن دلش تنگ شده واسم! جوجوی من حالت خوبه؟
به خدا منم دلم یه ذره شده واست.
باشه عزیزم فردا ساعت 11 پارک پشت دانشکده دارو....



ترم پنجم (ترم مشروطه گی):

الو سلام استاد!
قربون بچه ات! دارم مشروط میشم، 2 نمره بم بده.
به خدا دیشب بابابم سکته کرد، مرد.
مامانم هم از غصه افتاد پاش شکست الان تو آی سی یو بستریه.
منم ضربه روحی خوردم دچار فراموشی شدم اصلاً شما رو هم یادم نمیاد ....
قول میدم جبران کنم....



ترم ششم (ترم ولخرجیدگی) :

الو مامان من خونه می خوام!
راستی اون 50 تومنی که 3 روز پیش فرستادی تموم شد.
دوباره بفرست.خرج پروژه ام شد!!!


ترم هفتم (ترم پاتوقیده گی):

سلام داش مصی!
حاجی دمت گرم امشب بساز ما رو ....
از اون پنیر شیرازیای ردیف بیار که مهمون دارم.
3 صوت هم آیس بیار می خوایم فضا پیمایی کنیم... نوکرتم.... آقایی



ترم هشتم (ترم فارغ التحصیلگی):

الو سلام خانم.
واسه این آگهی که توی روزنامه دادید تماس گرفتم.
فرموده بودید آبدارچی با مدرک لیسانس و روابط عمومی بالا....


[ شنبه 91/2/23 ][ 1:9 صبح توسط Maryam ] نظرات ()

پیغامگیر شعرا


 

پیغام گیر حافظ :


رفته ام بیرون من از کاشانه ی خود غم مخور!
تا مگر بینم رخ جانانه ی خود غم مخور!
بشنوی پاسخ ز حافظ گر که بگذاری پیام
زآن زمان کو باز گردم خانه ی خود غم مخور !


پیغام گیر سعدی:

از آوای دل انگیز تو مستم
نباشم خانه و شرمنده هستم
به پیغام تو خواهم گفت پاسخ
فلک را گر فرصتی دادی به دستم



پیغام گیر فردوسی :


نمی باشم امروز اندر سرای
که رسم ادب را بیارم به جای
به پیغامت ای دوست گویم جواب
چو فردا بر آید بلند آفتاب


پیغام گیر خیام:

این چرخ فلک عمر مرا داد به باد
ممنون توام که کرده ای از من یاد
رفتم سر کوچه منزل کوزه فروش
آیم چو به خانه پاسخت خواهم داد!


پیغام گیر منوچهری :

از شرم به رنگ باده باشد رویم
در خانه نباشم که سلامی گویم
بگذاری اگر پیغام پاسخ دهمت
زان پیش که همچو برف گردد رویم!


پیغام گیر مولانا :

بهر سماع از خانه ام رفتم برون.. رقصان شوم!
شوری برانگیزم به پا.. خندان شوم شادان شوم!
برگو به من پیغام خود..هم نمره و هم نام خود
فردا تو را پاسخ دهم..جان تو را قربان شوم!


پیغام گیر بابا طاهر:

تلیفون کرده ای جانم فدایت!
الهی مو به قوربون صدایت!
چو از صحرا بیایم نازنینم
فرستم پاسخی از دل برایت!


پیغام گیر نیما :

چون صداهایی که می آید
شباهنگام از جنگل
از شغالی دور
گر شنیدی بوق
بر زبان آر آن سخن هایی که خواهی بشنوم
در فضایی عاری از تزویر
ندایت چون انعکاس صبح آزا کوه
پاسخی گیرد ز من از دره های یوش


پیغام گیر شاملو :

بر آبگینه ای از جیوه ء سکوت
سنگواره ای از دستان آدمیت
آتشی و چرخی که آفرید
تا کلید واژه ای از دور شنوا
در آن با من سخن بگو
که با همان جوابی گویم
تآنگاه که توانستن سرودی است


پیغام گیر سایه :

ای صدا و سخن توست سرآغاز جهان
دل سپردن به پیامت چاره ساز انسان
گر مرا فرصت گفتی و شنودی باشد
به حقیقت با تو همراز شوم بی نیاز کتمان


پیغام گیر فروغ :

نیستم.. نیستم..اما می آیم.. می آیم ..می آیم
با بوته ها که چیده ام از بیشه های آن سوی دیوار می آیم.. می آیم ..می آیم
و آستانه پر از عشق می شود
و من در آستانه به آنها که پیغام گذاشته اند



[ شنبه 91/2/23 ][ 1:3 صبح توسط Maryam ] نظرات ()

آخرین مدل حالگیری

صرفا جهت اطمینان   


[ چهارشنبه 91/2/20 ][ 8:53 عصر توسط Maryam ] نظرات ()

فرهنگ لغت ایرانی

ادب : یعنی کمک به یک خانم زیبا در عبور از خیابان حتی اگر به کمک احتیاج نداشته باشد

ازدواج : قمار زندگی است و در قمار معمولا برد با کسی است که بیشتر تقلب کند

الکل : مایه گرانبهایی که همه چیز را محفوظ نگاه می دارد مگر اسرار را

اوراقچی : تنها موجودی که زنها را بهترین رانندگان دنیا میداند

ایده آل : شوهری که بتواند با زنش بهمان دقت و ملایمتی که در مورد اتومبیل تازه اش دارد رفتار کند


زوج ایده آل : شوهر کر و زن لال

بوسه : تصادفی که فقط یک سیلی به آدم ضرر می زند

بیست سالگی : دورانی که پسر ها دنبال معشوقه می گردند دختر ها دنبال شوهر

چشم : عضویکه چشم چرانها با آن ارتزاق می کنند

خسیس : کسی که وقتی خانه اش آتش می گیرد برای اینکه پول تلفن ندهد تا اداره آتش نشانی بدود

خوش بین : مردی که تصور کند وقتی زنی پای تلفن خداحافظی کند گوشی را خواهد گذاشت

دست : عضوی که در سینما نزد صاحبش بند نمی شود

دوران تجرد : دورانی که معمولا برای مردها بعد از ازدواج شروع می شود

رفیق : کسی که همیشه به شما مقروض است

سوءظن : سعی در دانستن چیزیکه بعدا" انسان آرزو می کند ای کاش آنرا نمی دانست

سینما : جایی که پشت سر شما حرف می زنند

عشق : دردسری که برای فراموش کردن آن باید عشق تازه تری پیدا کرد

سرخ پوست : مرد خوشبختی که وقتی زنش او را می بوسد صورتش ماتیکی نمی شود

سنجاق قفلی : تنها قفلی که بدون کلید باز می شود

مرد مجرد : کسی که هنوز عیوبی دارد که خود نمی داند

معجزه : دختر خانمی که زنگ آخر جیم شود و به سینما نرود

موش : خانم هایی که نصفه شب به جیب شوهر هایشان شبیخون می زنند

هالو : شوهری که دستکش ظرفشویی را بجای اندازه دست خودش اندازه دست زنش بخرد


[ چهارشنبه 91/2/20 ][ 8:52 عصر توسط Maryam ] نظرات ()

مطالب قدیمی‌تر
من غریبه دیروز ، آشناے امروز و فراموش شده فردایم... پس در این آشنایے مینویسم تا در فراموشے فردا یادمکنیـــــد ♥ .::::::::::::::::::::::::::::. ♥ در شب آسایش ماه، کنج پستوے خیس از عطر شب بوها، پشت نقاب غبارآلود خاطره ها، تصویرے از درنگ را نقاشےمےکنم ♥ .::::::::::::::::::::::::::::. ♥ مـــــا نسلے هستیــــمــ کهــ... بهترین حرفهاے زندگیمــــــان را نگفتیـــــــمــ... تایپ کردیمـــ

صفحه اصلی
ایمیل
پروفایل من
آرشیو وبلاگ
نایت نما

Archives

بهمن 90
اسفند 90
فروردین 91
اردیبهشت 91
خرداد 91
تیر 91
مرداد 91
شهریور 91
مهر 91
آبان 91
آذر 91
دی 91
بهمن 91
اسفند 91
فروردین 92
اردیبهشت 92 (دلتنگنامه های من)
خرداد 92
تیر 92
اردیبهشت 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
آبان 92
آذر 92
دی 92
اسفند 92
بهمن 92
فروردین 93
خرداد 93
اردیبهشت 93
شهریور 93

Categories


Tags


Links

ღ کلبـــ ـہ عاشقـــ ـآن ღ
ღ جــ ـآده هاے مِـ ـہ آلــود ღ
ღ شلــــــوغ پلـــوغ ღ
اسپایکا
ღدنیای من (متین)ღ
یــــــــــــــــاســــــــــــــــــــمـــــــنــــ
عاطفانه
ღبـــــــــاغ آرزوهــــــــ ـآ ღ
ღ ترانــهـ هاے دلـــتنگےღ
تنهایی......!!!!!!
فرقـ بینـ عشق و دوستـ داشتنـ (شایان)
شلوغ پلوغ
ღ عِشــــ ـق ღ
یه دختره تنها
جیغ بنفش در ساعت 25
ღنســ ـــرین ღ
hamechi hast
ایران مارکت
ღ هـــرچے تـو فـکـرتـهـــ ღ
ღ M.A.Tღ
ღღ♥دنیای بارانی♥ღღ
♥♥♥ MY LOVE ♥♥♥
ღ دلتنگــ ــے هــآے مـَن (دیانا) ღ
ღ دلتنگــــــ همــہ شمـــــــــ ــآ ღ
نیلوفر مرداب
ღنــ ـا کجـــ ـا آبـــ ـآد دل مـ ـنღ
ღ مقــداد ღ
mohammad
ღحرفــ هاے پسـر 16 سالهــ (مهدی) ღ
ღعاشــــقانه هاღ
ღ سپیـــ ــده ღ
بمب خنده
نگار
پسر شلوغ
ღای دریغاღ
ღ منـــ و تــ ــو ღ
رویایی زندگی کردن...
ღبے خیــ ـآل همـ ـہ چےღ
مطالب عاشقانه
... فقط حرف حساب
پاتوق سرا
بهاره تنها
آزاد
دلنوشته یه احسان
فقط خدا
vagte raftan
ღ خـَـستـــــــهــ امــــ (مهناز) ღ
ღ سرابــــ آرزوها (متینه) ღ
ღ غروبــــــــ (سروش) ღ
poshte sahne
ღ فـیـلـسـوفـــــ ღ
مطالب وتصاویرجالب
ღME&YOUღ
ღ جـــــــــاده ی عـــــــــشـــــــــــقღ
ღ مَحبوبــــ من ღ
ღ عســل،شـیرینے قلبـــ هاღ
ღ بــــــــــارونـــ ღ
ღ امیــــد و آرزو (شادی) ღ
ღکیمیــا ღ
ღ حیـــــ ــآط خلوتــــ .. ღ
ღEnriqueღ
ღ Enrique Iglesias ღ
ღ music ღ
ღروز خوشـے داشـتهـ باشــــیدღ
ღ اخـراجے هـاے عشــق ღ
ღ Enrique ღ
ღخــــــلـوتـگـاهــ مــنــ ღ
ღ Chat30ti ღ
↹ĦĄŖÐβσψ²º¹²↹
ღ لیـنکــ طراحـــان قـالبــ ღ
ღ امیــــــــررضـ ـا ღ
ღ ســــ ـآکار ღ
ღ مَرگـــــ ღ
ღ بــــاور مــَن.. ღ
...DaYs Without You
Aşk yağmuru
My Camera
خــــط خطیــــ هایــــ میــ ــشا
ღدر سایه ی عشق (محمدرضا)ღ
"❤웃+유 =love" (آتی)
ღ دُخــــــــی دَبــیـــرسـتانــــــی &#
ღ یـﮧ خورده از هَمـﮧ چے ღ
Di$$con$$olate
قصه ی ما و شما
تکواندو اصفهان
عزیزم دوستت دارم
تعمیر و نگهداری هواپیما&اطلاعت عمومی
ღ ایــران کنسرت ღ


ღ هــَرچے دوس دارے(محمدرضا) ღ
محمد
برای عشقم فاطمه
درباره ی رپ و دوست شدن با شما
watch dogs
کلوپ دختر پسرا (پونک)
yaseekabod
عروسک
جزتو


Other



بازدید امروز: 9
بازدید دیروز: 30
کل بازدیدها: 234388
___________________________

Nightnama


طراحی سایت | اسکریپت دونی | گالری عکس

فونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا ساز
فونت زیبا ساز
نمایش وضعیت در یاهو

قالب های وبلاگ

تصاویر زیباسازی|www.RoozGozar.com|تصاویر زیباسازی

تصاویر زیباسازی|www.RoozGozar.com|تصاویر زیباسازی

تصاویر زیباسازی|www.RoozGozar.com|تصاویر زیباسازی

تصاویر زیباسازی|www.RoozGozar.com|تصاویر زیباسازی


قالب وبلاگ


قالب وبلاگ


قالب وبلاگ


قالب وبلاگ


قالب وبلاگ


قالب وبلاگ


قالب وبلاگ


قالب وبلاگ


قالب وبلاگ

تصاویر زیباسازی|www.RoozGozar.com|تصاویر زیباسازی


قالب وبلاگ


قالب وبلاگ


قالب وبلاگ


قالب وبلاگ


قالب وبلاگ


قالب وبلاگ


قالب وبلاگ


قالب وبلاگ


قالب وبلاگ


قالب وبلاگ


قالب وبلاگ


قالب وبلاگ


قالب وبلاگ


قالب وبلاگ


قالب وبلاگ


قالب وبلاگ


قالب وبلاگ


قالب وبلاگ


قالب وبلاگ

کــد کــَج شــُدَنِ تَصــآویر

هدایت به بالا

کد هدایت به بالا