وبلاگ :
♀ خـَط خـَطــے هــ ـآے مــَـن... ♀
يادداشت :
دِلتنگے....
نظرات :
0
خصوصي ،
12
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
افسانه
غنچه اي خنديد!!!
*ولي باغ به اين خنده گريست* غنچه آن روز ندانست
که آن گريه ز چيست
باغ پر گل شد و هر غنچه به گل شد تبديل
گريه ي باغ فزون تر شد و چون ابر گريست
*باغبان آمد و گل ها را چيد*
رسم تقدير چنين است و چنان خواهد بود مي رود عمر ولي "خنده به لب" بايد زيست
پاسخ
واااااااااااااااي... سو نايس.... بيگـــــــــ لايکــــــــــــــــــ