(...
یه وقتایی هست که باید لم بدی یه گوشه...جریان زندگیتو فقط مرور کنی....
بعدم بگی به افتخار خودم که این همه تحمل داشتم!!
آنقدر نفس می کشم تا تمام شود....همه ی آن هوایی که سراغ تورا می گیرد!!
شاید سالها بعد در گذر از جاده هابی تفاوت از کنار هم بگذریم و بگوییم:
آن غریبه چقدر شبیهه خاطراتم بود!!
گاهی برای دلم پدر می شوم!!سرش داد می زنم و می گویم:
بسه دیگه بزرگ شدی!!
دل شکسته ام....مانند مادر پیری که لباس های ورزشی پسرش
بوی سیگار می دهد!!
این روزها دل هایی باید عاشق شوند...که تحمل خیانت دیدن را داشته باشند!
دلم دیگر به زندگی گرم نیست.....!!مادرم می گوید باید به خودت برسی اما..
چگونه؟...وقتی از هر طرف می روم به تو میرسم!!
یه زدو خورد ساده بود....تو جازدی و من جا خوردم!!
اگر سکوت کردم به روی زندگی به پای خوب بودنم نگذار!!
زندگی باضربه هایش مرا لال کرده..فقط گهگداری لبخند میزنم
که بداندهنوز هم مقاومم برای ضربه هایش!!
به تو که فکر می کنم بی اختیار به حماقت خودم لبخند میزنم...
سیاهی لشکری بودم در عشق تو و فکر میکردم...نقش اولم!!
"میگن هیچ عشقی تو دنیا مثله عشق اولــ♥ـــی نیس.. میگذره یه عمری اما از خیالت رفتنی نیس...."
"کــاش ما آدما حرف دلمون رو میزدیــم"
مثله...
دختره:جی.اف جدیدت خوشگله؟(تو دلش: ینی واقعا از من خوشگل تره)
پسره: آره خوشگله(تو دلش: اما تو هنوز زیبا ترین دختری هستی که من میشناسم)
-شنیدم دختر شوخ طبع و باحالیه(اون چیزی که من نبودم)
-آره همینطوره(ولی در مقایسه با تو اون هیچه...)
-امیدوارم باهم بمونین(کاش ما دو تا باهم میموندیم..)
-منم برات آرزوی خوشبختی دارم(چرا این پایان رابطه ما شد؟)
-خب.. من دیگه برم(قبل از اینکه گریه ام بگیره..)
-آره منم همینطور..(امیدوارم گریه نکنی..)
-خداحافظ..(هنوز دوست دارم و دلم برات تنگ میشه..)
-باشه خداحافظ... (بخدا که هیچ وقت عشقت از قلبم بیرون نمیره.. هرگــز)
+منبع:http://baranbahanebod.parsiblog.com/