هنگامے که با خود شعرے را زمزمه میکردے "همه چے مثل قدیماست..." مےخواستم بگویم... دروغ نگو.. نگاهت مانند قدیما نیست..
با یک نگاه و یک رمز دلے مےلرزد....قلبے به تپش مےافتد
و
بایک نگاه سرد ، چشمے مےلرزد.. اشکے مےریزد...
سلام...
امروز و دیروز نه روز بدی بود نه عالی.. خوب بود... یه روز عادی... صب رفتیم خرید... بعدش هم کلاس زبان.. بعدش هم 2باره خرید
+تو یه جمعی بودیم و بحث ازدواج بود... تازه فهمیدم چقد همه مادی فکر میکنن البته تا یه حدی درسته ولی.... پس احساس و علاقه کجاست...
[ پنج شنبه 91/11/19 ][ 8:36 عصر توسط Maryam ]
نظرات ()